« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هيکلي در ته کلاس ما مي نشست که براي من مظهر تمام چيزهاي چندش آور بود ، آن هم به سه دليل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اينکه سيگار مي کشيد و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اينکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالي گذشت يک روز که با همسرم از خيابان مي گذشتيم ،آن پسر قوي هيکل ته کلاس را ديدم در حاليکه خودم زن داشتم ،سيگار مي کشيدم و کچل شده بودم . »
دکتر شریعتی
آنان كه ميفهمند ، عذاب مي كشند و آنان كه نميفهمند عذاب مي دهند .
( دكتر علي شريعتي )
من و خدا و عشق ، اين سه هرگز شكست نخواهند خورد .
( دكتر علي شريعتي )
عاشق معلمي هستم كه انديشيدن را به من بياموزد نه انديشه ها را .
( دكتر علي شريعتي )
در شگفتم كه سلام در هر ديداري آغاز است اما در نماز پايان است شايد كه پايان نماز آغاز ديدار است .
( دكتر علي شريعتي )
چه سخت و غم انگيز است سرنوشت كسي كه طبيعت نمي تواند سرش كلاه بگذارد ! و چه تلخ است ميوه درخت بينايي ...
( دكتر علي شريعتي )
دل دليلي دارد كه عقل از آن آگاه نيست !
( دكتر علي شريعتي )
انسان گرفتار 4 زندان است :طبيعت ، جامعه ، تاريخ ، خويشتن .
( دكتر علي شريعتي )